قائد منصور خان دینارانی یا شاه منصور سهید (قائدان ایل بندانی)
شاه منصور سهید دینارانی، بزرگ قائدان بندانی در عهد صفوی بود و در زمان سلطان محمد خدابنده و شاه عباس بزرگ، زندگی میكرد. جواد صفینژاد در كتاب لرهای ايران به موضوع شاه و سرپرستان ايلات لر در زمان صفويه اشاره میکند و میگوید بر اساس اسناد و مداركی كه در دست است، لرهای بختياری، كهگيلويه و ممسنی (لرهای بزرگ) قبلاً به سرپرستان بزرگ ايلی خود «شاه» میگفتند و اولين اطلاع ما در اين باره مربوط به قرن چهارم هجری قمری است. در كتاب «تجاربالامم ابوعلی مسکویه» چنين آمده است: «شاهان ايران، شاهان طوايف بودهاند». در سال ۱۰۰۹ ه. ق، «خلاصةالتواريخ ملاكمال یا تاریخ صفویه»، خبر از نافرمانی «امير شاه حسين بختياری» میدهد. در كتاب «تاريخ عباسی» از برادران شاه حسین بختیاری، به نامهای «شاه نظر» و «شاه منصور» نام برده شده است. از آن پس، سند ارزندهای مربوط به اوايل سلطنت شاه عباس دوم وجود دارد. يك مجمع بزرگ از سران عشاير لر اعم از بختياری، بويراحمدی و ليراوی، تشكيل شده و سران و سرپرستان ردههای بالای سرپرستی ايلات بزرگ، بهعنوان شاهد با نام شاه، حاشيه سند را مهر نمودهاند؛
١- احمد شاه بویراحمدی
٢- عيناله ولد شاه حسین بويری
٣- شاه منصور دينارانی
٤- علی ولد شاه منصور
٥- اسكندر ولد شاه منصور
تصوير اين سند در جلد دوم كتاب تحليل و تفسير مجموعه اسناد روستايی و عشايری ايران موجود است (تصوير مهر آنها برحاشيه سند).
موارد ديگری كه بهصورت ميدانی قابل مشاهده است، سنگ قبور متعددی است که در باغ اتابک فالح و ديناران وجود دارند و مربوط به فرزندان شاه منصورند. ازجمله؛
۱- قايد اسكندر بهسال ۱۰۸۵ ه. ق
۲- قايد حسين بهسال ١٠٩٩ ه. ق
۳- قايد مقصود بهسال ١١٠١ ه. ق
۴- فاطمه بنت شاه منصور بهسال ١١٣٨ ه. ق
قبالجات قديمی ازجمله قباله خريد املاک ييلاقی طايفه سعيد بهسال ۱۰۹۵ ه.ق و رونوشتی از آن در سال ١١٣٠ تنظيم شده که خريداران آن، دو نفر به نامهای شاه حسن و شاه حسين، فرزندان شاه منصور سعيد دينارانی هستند. ميزان املاک خريداری شده و حدود گسترده آن و ثمن معامله و وجوه نقدی و غيرنقدی كه بهعوض املاک مورد معامله به خريداران تحويل شده، تماماً بر ويژه بودن تنفذ مالی آن دو فرد، تأکید دارد و داشتن عنوان «شاه» برای آن دو نفر را طبيعی جلوه میدهد. با این توضیحات، اولاد ذکور شاه منصور دینارانی از این قرارند:
شاه حسین، شاه حسن، قاید اسکندر، کی مقصود، کی محمود، کی شمس، کی بندر، کی علی.
او دختری به نام بیبی فاطمه هم داشته است که به ازدواج کی کاووس بندانی سوسنی در آمده بود.
بر اساس یک روایت، قائدان بندانی بازمانده اتابکان لر بودهاند که تا پایان صفویه با همه محدودیتها به حیات خود ادامه دادند. در عهد صفویه، نبردی بین آنها و حاکمان صفوی رخ داد و هنوز آثار گلولههای پرشمار توپ ناشی از آن نبرد در بدنه تپه پایین قلعه شاه منصور (در منطقه دیشموک بهمئی)، دیده میشود. در این جنگ، سه فرزند شاه منصور کشته شدند. وجود آثار آن جنگ و مقبرههایی که تاریخ فوتشان همه در یک روز ثبت شده است، نشانگر آن است که این سه فرزند، و تعدادی دیگر از این قائدها، همگی در یک زمان و در اثر نبردی هولناک، مقتول شدهاند. امروزه بازماندگان شاه منصور دینارانی در ایذه، باغملک، مسجدسلیمان، اردل بختیاری و... پراکندهاند. گفتنی است برخی از شاخههای آنها خود را از نسل کیهای چهاردهتا میدانند.
منابع: کتب و مقالات جواد صفینژاد و تاریخ شفاهی قوم بختیاری
دانستههای تکمیلی خود را درباره این نوشته با ما به اشتراک بگذارید.