کی های چهارده تا
کیهای چهاردهتا شاخهای از قائدهای ایران هستند که همچون شاخههای دیگر این قوم، همواره بهعنوان گروهی مستقل و پارسنژاد بهشمار رفتهاند. امروزه بازماندگان این طایفه باستانی بهطورخاص، در زاگرس جنوبی (بخشهایی از کهگیلویه و بویراحمد، چهارمحال و بختیاری، ممسنی، دهدشت، چرام، چارروستایی، دشتستان و تنگستان)، زندگی میکنند. در خصوص وجه تسمیه این دسته از قائدان، روایات گوناگونی شنیده شده است. برخی این نام را معطوف به بازماندگان چهارده کلانتر کیتبار میدانند که تا دوره صفویه بر چهارده طایفه دشت چرام، حکم میراندند. نام این طوایف در کتاب ریاضالفردوس خانی نوشته محمدمیرک حسینی منشی، بدین شرح آمده است: گشتاسبی، گشابی، زیلابی، بادلانی، تومانی، دلاوری، دشمنزیاری، میرکوهکی، چهارروستاق، گیوهمویی، حسنعالی، بویراحمد اردشیری، بویراحمد عباسی و قلندر بویری. چهارده کلانتری که اداره این طوایف را بر عهده داشتهاند، از نژاد کیان بودهاند؛ اما خود این طوایف، لزوما کیتبار نبودهاند.
برخی دیگر از صاحبنظران، همچون احمد اقتداری، به استناد گفتههای معمرین، این طایفه را از نژاد چهارده برادر کیانی دانستهاند که در گستره طولانی زاگرس، فرمانروایی میکردهاند. بر این اساس، آن چهارده نفر، نه بر چهارده طایفه کوچک مستقر در دشت چرام؛ بلکه بر چهارده ایل بزرگ زاگرسنشین حاکم بودهاند. ایلاتی مانند جاکی، جانکی، بندانی، دیناران، افشار، ممسنی، لیراوی و...
همانگونه که گفته شد، بر اساس منابع و مستندات، بیتردید این طایفه همچون سایر قائدان اصیل، ریشه در تاریخ کیانی ایران دارند که اکنون بنا بر هر دلیلی در سایر مناطق این سرزمین، بهصورت پراکنده سکونت دارند. بازماندگان این طایفه در مناطق گوناگون، متفقا دلیل عمده پراکندگیشان را اختلاف جدی اجدادشان با حاکمان صفوی میدانند. اختلافی که به شورش آنها در برابر حکام مزبور انجامیده است. ظن قوی آن است که آنها چه به دلیل اعتقادی و چه به سبب نژادی، فرمانروایان صفوی را لایق فرمانروایی بر خود نمیدانستهاند و با این بهانه از اطاعت آنها سر باز میزدهاند. به دلیل همین چالشهای سیاسی-احتماعی، کیهای چهاردهتایی چندین کوچ یا تبعید بزرگ را مشخصا از عهد صفوی به این سو، تجربه کرده که احتمالا بزرگترین آنها مربوط به سال ۱۰۰۴ - ۱۰۰۵ ه. ق، است که قائدان الوار، مورد حمله و تاختوتاز اللهوردی خان - فرمانده صفوی - قرار گرفتند. نتیجتا، تلاش افراد اثرگذار این قوم در جهت براندازی حاکمیت صفوی و استقرار نادر شاه افشار، بر تخت فروانروایی ایران را باید در همین راستا ارزیابی کرد.
منابع: نوشتههای احمد اقتداری و تاریخ شفاهی کهگیلویه، بویراحمد و بختیاری.
دانستههای تکمیلی خود را درباره این نوشته با ما به اشتراک بگذارید.